شوپن
شوپن
شوپن و شرح زندگانی او
شوپن فردریک 1810-1849پسر نیکولاس شوپن استاد فرانسه و ژوستینا کرزیزا نووسکا که اجدادش در ناحیه ووژین می زیستند و از 1787 به بعد به ورشو نقل مکان کردند. شوپن کودکی خیال پرداز باهوش با استعداد و شوخ طبع بود اعجوبه ی کوچکی که از شش سالگی شعر می سرود و هنگامی که نخستین پولنز خود را به چاپ رساند شش سال و نیم بیشتر نداشت نخستین کنسرت عمومی خود را در نه سالگی اجرا کرد.
شوپن پس از پایان تحصیلات عادی شاگرد السنر مدیر کنسرواتوار ورشو در هارمونی کنترپوان و کمپوزیسیون شد. به استثنای چند درسی که از یک استاد موسیقی اهل بوهم به نام زیونی گرفته بود در زمینه پیانو هیچ چیز برای آموختن به او وجود نداشت و تمام آنچه را که می دانست به تنهایی فرا گرفته بود.
پس از آن که سالن های موسیقی پایتخت لهستان با این موسیقیدان جوان آشنا شدند شهرت او به سرعت همه جا گیر شد. از دو کنسرتی که در 1829 در وین اجرا کرد محبوبیت چشمگیری به دست آورد و تصمیم گرفت نخستین ساخته های خود را به چاپ رساند از آن ها می توان به واریاسیون های اپوس روی لا سی دارم لا مانو اشاره کرد که به دست شومان افتاد و سبب نوشتن مقاله معروفی شد که در آن گفته بود آقایان کلاهایتان را پایین بیاورید یک نابغه.
در صورتی که با تلفن همراه وارد شدید، جهت اجرای فایل صوتی بر روی listen in browser بر روی ابزار صوتی در پایین اشاره نمایید
آغاز سفرها
وی که از هم اکنون در اوج نبوغ خود بود در 1830 پس از اجرای سه کنسرت موفقیت آمیز در ورشو لهستان را به قصد یک سفر تمرینی ترک کرد. او از برسلو – درسدن – پراگ- وین- مونیخ- اشتوتگارت که در آنجا پس از شنیدن خبر اشغال ورشو به دست روس ها بسیار نگران شد گذشت و به پاریس رسید سال بعد تصمیم گرفت برای همیشه به آنجا نقل مکان کند. نخستین کنسرت او در پاریس کنسرتو در فا واریاسیون اپوس 2 و چند اثر دیگر سر و صدای چندانی به راه نیانداخت با این حال طبقه مرفه بر سر کلاس های درس او که به قیمت طلا رسیده بود با یکدیگر رقابت می کردند و او راضی از این نحوه گذران که به او زندگی توام با آسایشی بخشیده بود تقریبا اجرای موسیقی را که با روحیه او چندان سازگار نبود رها کرد.
او در تمام طول زندگیش بیش از سی کنسرت نداد. به لطف لیست که در خانه ماری داگولت با او ملاقت کرده بود با ژرژ ساند آشنا شد. در ابتدا او را چندان خوشایند نیافت اما ساند او را با احساسات یاس آلود عمیق خود سرگرم می کرد و درست در این زمان بود که عشق او به ماریا وود زینسکا ی زیبا و مخالفت والدین دختر جوان سلامت شکننده موسیقیدان را به خطر انداخت. کنجکاوی ژرژ ساند در تمام زوایای زندگی او به زودی به صورتی رنج آور درآمد البته این ابتدای رابطه ای بود که اطمینان از آن که برای طرفین همراه با شادی بود یا رنج بسیار دشوار است.
درباره ما
آن ها زمستان سال 1838 را در ماژورک در صومعه واله موزا حدود ده کیلومتری پالما گذراندند اقامتی شوم برای سلامت شوپن که پیش از این آثار بیماری سل در او مشاهده شده بود. هر تابستان این دو به نوان نزدیک شاتورو می رفتند جایی که ساند از مشهورترین هنرمندان و اربا چون لیست دولاکروا بالزاک آراگو کونیه … پذیرایی می کرد. منظور ساند دور نگاهداشتن موسیقیدان از فضای ضعف آور سالن های پاریسی و بوجود آوردن بهترین شرایط کار در ملک خود برای وی بود. به این ترتیب او هرگز نتوانست بطور دائم در پاریس ساکن شود و بخش بزرگی از آثارش در نوان ساخته شد.
متاسفانه پرستاری های مدرانه ای که این زن پرخاشجو برای شوپن… به عمل می آورد نتایج ناگواری به بار آورد نه تنها به دلیل گرفتن تمامی امکانات طبیعی دفاع فیزیکی و روانی از او بلکه با ساختن افسانه پوچی از یک شاعر محتضر و محروم از نیروی مردی احساسی بیمارگونه دور و بر او بوجود آورده بود. دلایل پیچیده ای که موجب قطع رابطه آنها در 1847 شد.
از ویدئوهای جذاب آموزشگاه موسیقی ملودی در شبکه تماشا دیدن نمایید
پس از پاریس
شوپن پس از اقامتش در پاریس که به توالی در خیابان های شایو و پیگار میدان اورلئان و میدان واندم زندگی کرد و به استثنایاقامت کوتاه مدتی در آلمان که مندلسون و شومان را ملاقات کرد و اقامتی در لندن دیگر سفر نکرد. در 1848 آخرین کنسرت خود را در پاریس با دو اثر جدید به نام های برسوز یا لالایی و بارکارول اجرا کرد. در همان سال یکی از شاگردانش برای او ترتیب سفری به انگلستان به شهرهای لندن منچستر گلاسکو و ادینبورو را برای اجرای کنسرت داد
سال بعد خسته از بیماری در شب 16 تا 17 اکتبر در آپارتمان شماره 12 میدان واندم که به تازگی به آنا نقل مکان کرده بود درگذشت. تشییع جنازه او در 30 اکتبر در مادلن برگزار شد این تاخیر به آن جهت بود که ترتیب اجرای رکوییم موتسارت را به درخواست خود او بدهند. در پرلاشز به خاک سپرده شد و قلب او به کلیسای سن کروا در ورشو برده شد.
تاثیر دیگران
…این نوازنده چیره دست پیانو بی شک بزرگترین نوازنده زمان خود بود. مردی با فرهنگ که جذب محیط روشنفکرانه شد اما به عکس شومان اجازه نداد فرهنگ ادبی اش بر هنرش تسلط یابد. موسیقی خالص و معتدلش از او برادر معنوی موتسارت شوبرت و از جهتی بلینی را ساخت. ملودی اصل تقویت کننده اثر اوست و هیچ چیزی در آن از تزیین بی دلیل و زاید برخوردار نیست همه چیز در موسیقی او در زیبایی طرح خلاصه می شود به رغم اصالت سبک هارمونیک آقار او گهگاه نشان از واگنر برامس و حتی بارتوک دارد. اثر شوپن از بسیاری جهات کلاسیک است. سبک او از 1830 به بعد شکل گرفت و تنها موسیقی لهستانی و آثار یوهان سباستین باخ نفوذ عمیقی بر وی داشتند. وی موتسارت را دوست داشت اما باخ را می ستود و پیش از شروع هر کنسرت همیشه قطعه ای از کارهای او را برای خود می نواخت. او از افراط اشخاصی چون مه یر بر و برلیوز بیزار بود. بتهوون متاثرش می کرد اما در مورد آثار اکثر هم عصرانش بی تفاوت بود و تنها به بلینی علاقه داشت.
نبوغ شوپن نظریاتش در موسیقی و به ویژه اصول عمیقی که در مقابل فشارها همواره از او نماد ناسیونالیسم لهستان را ساخته اند با افسانه های اشک آور و ضعیف زندگی خیالی و این همه تعابیر افراط آمیز و مخالف اخلاق در تناقض است.
آثار او
کارهای اصلی او عبارتند از: به استثناء چند اثر موسیقی مجلسی که از آنها می توان به: یک تریو با پیانو یک سونات برای ویلنسل و پیانو و واریاسیون هایی برای فلوت روی تم هایی از روسینی و مجموعه ای از 17 آواز لهستانی باقی آثار او برای پیانو ساخته شده است. با ارکستر واریاسیون ها در لا سی دارم لامانو از دون ژوان اثر موتسارت دو کنسرتو در فا مینور و می مینور پولنز بزرگ در می بمل پیانو سولو مازورکا 26 پربود که 24 تای آن اپوس 28 است. سه اتود جدید 19 والس که دوتای آن به چاپ نرسیده است 4 بالاد 4 امپرومتوس 3 سونات در اوت مینور در سی بمل یا مارش عزا در سی می نور 4 روندو 4 سری واریاسیون و ساخته های تک تک متعدد که در میان آن ها می توان از فانتزی اپوس 49 برسوز اپوس 57 و بارکارول اپوس 60 نام برد.